خوشبختی؟
میگن برای هرکس معنی خاص خودش رو داره
هرکس تو این دنیای بزرگ خوشبختی رو جور متفاوتی برای خودش معنی میکنه
راستش این روزا. خوشبختی رو میتونم تو آرامش پیدا کنم
زمانی که هرکاری میکنم با عشق لذت ببرم ازش
و به روزی فکر میکنم که ناراحتی ها همه باهم میتونن ناپدید بشن؟
مهم نیست اگه درجا بزنم
مهم نیست اگه ببینم رویایی ندارم که براش تلاش کنم
من باز هم به دنبالش میگردم
من باز هم امیدم رو براش حفظ میکنم.فقط ادامه میدم
هنوزم میتونم ستاره هامو تو دل تاریکی ببینم
هنوز هم میتونم مهتاب رو بنوشم
هنوز هم درخت قلبم رو دارم تا بهش تکیه کنم و از نسیم لذت ببرم
یه روز این فراز و نشیبی تموم میشه و جاشو به فراز و نشیب جدید زندگیم میده که نشون میده درحال طی کردن پله های ترقی هستم
همونطور که شوگا تو لایو جدیدش گفت: تو شرایط سخت آدما باهم متفاوتن فکر میکنم جوابی نداره فقط باید تحملش کنی
با تحمل کردن برنده میشی
زهرایی که این روزا زیاد فکر میکنه.و به نظرش باید یه چیزایی رو تغییر بده
امروزش رو نفس بکشه و گذشته رو رها کنه
اینطوری میشه که واسه دهه دوم زندگیش درخشان تر میدرخشه
و میدونه داره طبق سرنوشت الهیش پیش میره
این میتونه تاریکی قبل از طلوع خورشید باشه
خدایاشکرت
پ ن: لایو جدید شوگارو به همتون پیشنهاد میکنم.مخصوصا اگه شرایط سختی رو دارید
ببخشید اگه نوشته هام بی روحه 
براشون اموجی مناسب پیدا نمیکنم
برای همتون شادی آرزو میکنم
شاید براتون سوال باشه کلمه ButterBlue که برای وبلاگ گذاشتم چه معنی ای میده
البته مطمئنم که خیلیا یا تقریبا همتون متوجهش شدید که از ترکیب Butterfly و رنگ Blue ساخته شده که معنی پروانه ی آبی رو میده
ازونجایی که پروانه ی آبی و این اسم برام معنی خیلی خاصی داره این اسم رو گذاشتم و برای من نماد آزادی و رهایی از مشکلات رو میده
داستان من و پروانه آبی:
تقریبا 4 سال پیش بود که من برای انتخاب رشتم دچار یه اشتباه خیلی بزرگی شدم
رشته ای رو انتخاب کردم که هیچ علاقه و حسی بهش نداشتم و فقط به خاطر منافع شغلی آینده و فکر اینکه "با این رشته شغلی پیدا میکنم که موقعیتم فوق العاده میشه" وارد این رشته شدم
اوایلش خیلی اذیت شدم و تقریبا هرروز رو با بی حالی و ناامیدی سپری میکردم و شبا با استرس فردا نمیتونستم بخوابم
چند ماه به همین منوال گذشت و وقتی کارنامه دی ماهم رو دستم دادن روزی بود که نهایت یاس و ناامیدی رو درونم احساس کردم و یه لحظه یه سیلی محکم تو گوشم خورد که من دقیقا اینجا چیکار میکنم؟
ازون به بعد خیلی تو فکر بودم و تو یکی از همون روزا تصمیم گرفتم آهنگ I از Taeyeon رو معنی کنم
ماجرای این موزیک ویدیو خیلی به من شباهت داشت
ته یون تو یه رستوران کار میکرد و ظاهرش رو برای مشتری ها خوب نشون میداد اما هرروز باید سرکوفت های صاحب رستوران رو تحمل میکرد و تنها جایی که احساس راحتی میکرد و میتونست خودشو ببینه زمانی بود که خودش رو موقع شستن دستاش تو آینه میدید. رو راه پله میشست و نفسی تازه میکرد.چیزی که ازین صحنه ها متوجه میشیم اینه که ته یون رویاهاش رو گم کرده و با علاقه کار نمیکنه.
یه صحنه ازین موزیک ویدیو ته یون برای استراحت بیرون از رستوران نشسته که یه پروانه میاد و روی انگشتش میشینه و بعد از چند ثانیه پرواز کنان دور میشه.ته یون به فکر فرو میره و همون لحظه از رستوران میزنه بیرون و استعفا میده و تو دل طبیعت لب ساحل خودش رو پیدا میکنه.
وقتی این موزیک ویدیو رو با معنی خودم نگاه کردم آزادی پروانه ای که به هرجا میخواست میتونست بره منو خیلی تحت تاثیر گذاشت.متوجه شدم منم میتونم مثل اون آزاد باشم حتی اگه مثل ته یون موقعیتم رو از دست بدم.اما برای خودم باشم
ناخود آگاه زدم زیر گریه و متوجه شدم منم باید بزنم زیر همه چیز و همین کار رو هم کردم
تمام لحظه هایی که تو گذشته ازشون لذت میبردم از جلوی چشمام گذشتن و یا به قول ته یون همونطور که تو موزیک ویدیو میگه "خاطرات کوچیکم دونه دونه منو از خواب بیدار میکنن" از خواب بیدار شدم
و متوجه شدم "زندگی من خیلی زیباست""My life is a beauty"
حالا از اون موقع 4 سال میگذره و من تازه به یاد آوردم چقدر این موضوع برام مهمه.این روزا هم شرایط سختی رو میگذرونم اما با نوشتن این متن و به یاد آوردن گذشته متوجه شدم من خیلی قویم و باید قوی تر باشم. درسته من یه سال از مدرسم عقب افتادم اما الان سال آخر دبیرستان رو با رشته ی مورد علاقم میگذرونم "گرافیک" . این سال ها , سال های سختی داشتم اما تو راهی قدم برداشتم که با علاقه و عشق بوده
برای همین هم هست که آهنگ Butterfly از BTS برام خیلی خاصه . همونطور که اول آهنگ میگه "آمو گوددو سنگاک هاجیما" "به هیچ چیزی فکر نکن" منم باید به هیچ چیزی فکر نکنم و فقط برای خوب بودن حالم تلاش کنم و رویاهامو بغل کنم
مرسی که وقت گذاشتید و خوندید :)
امیدوارم هرکسی با انجام دادن کارایی که دوسشون داره بدون استرس و فکر به اینکه مردم چی میگن زندگیشو بسازه و پیش بره
به نام خدا
سلام.اینجا وبلاگ نوشته های منه
وبلاگی برای احساسات "دنیای درون" و "دنیای بیرون" من
اول از همه بگم تصمیم گرفتم اینجا با اسم خودم شناخته بشم برای همین ازین بابت خیلی خوشحالم و احساس راحتی میکنم
شاید این وبلاگ خواننده های زیادی نداشته باشه اما هرچقدر هم که باشید شما ستاره های چشمک زن کهکشان آبی من هستید
چه یک ستاره چه دوازده ستاره
الان که دارم این متن رو مینویسم سال آخر دبیرستان رو میگذرونم و مدام تو فکر اینم که برنامه هام اونطور که میخوام پیش میره یا نه
به هرحال خوشحالم که تو سن 19 سالگی بالاخره یونیفورم مدرسم رو پاره میکنم
(اصلا شبیه پست اول و مقدمه نشد ککک)
امیدوارم از نوشته های من لذت ببرید و کسانی باشید که با نوشته هام پا به سرزمینم میزارن
من یه دختر آرمیم, با دی ان ای آبی که در حال آماده شدن برای پروازه
درباره این سایت